16 تير 1398 - 12:40

سیاست‌های شیطانی در عصر وارونگی

سید شهیدان اهل‌قلم، سید مرتضی آوینی در یکی از مقالات خود، عصر امروز را عصر وارونگی‌ها نامیده و می‌نویسد: «این روزگار اصلاً روزگار وارونگی انسان‌هاست و به‌مقتضای این وارونگی، نه عجب اگر کلمات هم وارونه شوند و اصطلاحاً بر مفاهیمی دلالت کنند که متضاد و متناقض با معانی حقیقی آنهاست!» بیش از دو دهه از نگارش آن مقاله گذشته و وارونگی روزگار بیشتر نیز شده است.
نویسنده :
محمد صرفی
کد خبر : 3374

پایگاه رهنما :

سید شهیدان اهل‌قلم، سید مرتضی آوینی در یکی از مقالات خود، عصر امروز را عصر وارونگی‌ها نامیده و می‌نویسد: «این روزگار اصلاً روزگار وارونگی انسان‌هاست و به‌مقتضای این وارونگی، نه عجب اگر کلمات هم وارونه شوند و اصطلاحاً بر مفاهیمی دلالت کنند که متضاد و متناقض با معانی حقیقی آنهاست!» بیش از دو دهه از نگارش آن مقاله گذشته و وارونگی روزگار بیشتر نیز شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هفته گذشته با دست‌اندرکاران و کارگزاران حج به یکی از موارد و مصادیق امروزی این انحراف اشاره‌کرده و فرمودند: «در کنار حرکات سیاسی دینی، اقدامات سیاسی غیردینی و شیطانی هم وجود دارد، همانند اینکه بگویند در حج به آمریکا اعتراض نکنید و یا از مشرکین ابراز برائت نکنید.»
دنیای امروز مملو ازاین‌دست وارونگی‌ها و سیاست‌های شیطانی است و شیطان بزرگ، آمریکا در رأس این هرم انحطاط قرار دارد. آمریکا به‌عنوان تنها کشوری که در طول تاریخ از سلاح اتمی استفاده کرده و جان صد‌ها هزار تن را گرفته است، به ایران می‌گوید که حق فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ندارد! باوجود فاصله بیش از ۱۰ هزار کیلومتری آمریکا و منطقه غرب آسیا، ارتش این کشور بیش از ۵۰ پایگاه در منطقه داشته، اما به ایران می‌گوید چرا در این منطقه نفوذ دارد! طبق آمار هر ۱۲ دقیقه یک بمب آمریکایی در نقطه‌ای از جهان فرود می‌آید و مصیبتی می‌آفریند، اما واشنگتن ایران را به بی‌ثبات‌سازی و اقدامات مخرب محکوم می‌کند. جنایتکارترین و منفورترین کشور دنیا از ایران می‌خواهد عادی باشد! وارونگی از این بیشتر و عیان‌تر؟! «نوام چامسکی»، زبان‌شناس، تحلیلگر و از سرشناس‌ترین دانشمندان قرن بیستم در مصاحبه‌ای درباره ریشه‌های عداوت آمریکا با ایران ضمن رد اتهامات تکراری و نخ نمای کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی می‌گوید: «ماجرا ابعاد بیشتری دارد. گناه نابخشودنی ایران این است که دیکتاتوری را سرنگون کرد که آمریکا در سال ۱۹۵۳ با کودتای نظامی آن را روی کار آورده بود.» شیاطین در طول تاریخ همیشه خود را پیروز و شکست‌ناپذیر تصور می‌کرده‌اند. سنت امهال الهی (مهلت دادن خداوند به ظالم) نیز در این ماجرا نقش خود را بازی کرده و مستکبران را بیش‌ازپیش دچار این تفکر باطل می‌کند؛ اما این مهلت نیز روزی به پایان می‌رسد و شمارش معکوس آن برای شیطان بزرگ مدت‌هاست که آغازشده و آنان که اهل تیزبینی و آینده‌نگری هستند به آن پی برده‌اند. فرید زکریا تحلیلگر مشهور آمریکایی به‌تازگی مقاله‌ای را در نشریه فارین افرز منتشر کرد. عنوان مقاله این است؛ «آمریکا چطور قدرتش را به دست خود به باد می‌دهد؟» و این‌گونه آغاز می‌شود: جایی حوالی دو سال گذشته، هژمونی آمریکایی جان باخت. عصر تفوّق ایالات‌متحده یک دوره کوتاه سرمستی‌آور بود، سه دهه که هر دو وهله ابتدا و انتهایش از جنس فروپاشی بود. این عصر در میانه سقوط دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ آغاز شد. پایانش، یا به عبارت دقیق‌تر آغاز پایانش، هم سقوط عراق در سال ۲۰۰۳ و تحولات پس‌ازآن بود؛ اما آیا مرگ جایگاه خارق‌العاده ایالات‌متحده نتیجه عوامل بیرونی بود، یا واشنگتن با عادات و رفتار‌های بدش آن را شتاب بخشید؟... مثل هر مرگ دیگر، چند عامل در این قضیه دخیل بودند. قوای ساختاری عمیقی در نظام بین‌الملل سرسختانه علیه هر ملتی در کار بودند که چنین قدرتی تل‌انبار می‌کرد. ولی در مورد آمریکا، جای تعجب است که واشنگتن در آن جایگاه بی‌سابقه‌اش، چقدر در ادارۀ هژمونی خویش سوءمدیریت داشت و از قدرتش سوءاستفاده کرد چنانکه متحدانش را از دست داد و دشمنانش را جسورتر ساخت؛ و اکنون در دورۀ زمام‌داری ترامپ، ایالات‌متحده گویا علاقه یا حتی ایمانش را به آن ایده‌ها و مقاصدی ازدست‌داده است که ۷۵ سال به حضورش در عرصه بین‌المللی جان می‌بخشیدند.»
نقاب از چهره منفور لیبرال دموکراسی غربی افتاده و عصر وارونگی به سبک آمریکا رو به پایان است. کسی گمان نمی‌کرد نمرود و فرعون و قارون‌ها سقوط کنند، اما ابراهیم‌ها هرگز مرعوب و مقهور تهدید‌ها و فشار‌ها نمی‌شوند.

ارسال نظرات